میخواهید کپیپیست به نظر نرسید؟
به نیت اصیلنویسی، متون را بخوانید
نوشتن اصیل و مستند، یعنی نوشتن با قلم خودتان ولی با استناد به دیگران، یک چالش است و این چالش زمانی خودش را بیشتر نشان میدهد که مطلبی که میخوانید خیلی شستهرفته و باکیفیت است.
در مواجهه با چنین متونی احتمالا نتیجه میگیرید بهتر است: عین نوشته را ترجمه و کپی کنم چون هر کار کنم نمیتوانم مثل نویسنده حق مطلب را ادا کنم!
راهحل چیست؟
پرسشمبنا بخوانید.
پژوهش شما پرسشی دارد و یکسری پرسشهای فرعی. سعی کنید با آن پرسشها برویدسراغ نوشتهها و به نیتِ پاسخ به آن پرسشها بخوانید.
خواندن و نوشتن پرسشمبنا کمک میکند تا به جای کپیبرداری، دریافتهایتان از یک نوشته را با قلم و واژگان خودتان بنویسید و برای قلم خود شناسنامه و هویت خلق کنید.
کافی است موقع نوشتن به ریتم پرسشتان گوش کنید. به عنوان مثال اگر پرسشتان این است که:
در مورد ماهیت «برهان رب» در آیه ۲۴ سوره یوسف، چند قول وجود دارد؟
پاسختان باید با عبارتی مثل عبارت زیر شروع شود:
با بررسی اقوال مفسران در معنا و مصداق «برهان رب» چند قول در مسئله مشاهده میشود:
۱٫ جلوۀ ربوبیت و نور عصمت و بصیرت
۲٫ جبرئیل
۳٫ همان نبوتی که خداوند آن را در قلب حضرت یوسف قرار داده است
۴٫ اتمام حجت خدا بر بندهاش در مورد تحریم زنا و عاقبت آن
۵٫ حضرت یعقوب
و در انتهای هر عبارت لیست منابعی که این عوامل را آنها استخراج کردهاید را درج کنید مثلا:
۱- جلوۀ ربوبیت و نور عصمت و بصیرت (تستری، ۱۴۲۳ق، ص۸۱؛ انصاریان، ۱۳۸۳ ش، ج۱، ص۲۳۸)
سپس ذیل هر گروه از عوامل، توضیحاتی میآورید که از هر مبنع استخراج یا استنباط کردهاید.
به عنوان مثال در مثال بالا سرفصلی خواهید داشت با این عنوان و توضیح:
اقوال مفسران در معنا و مصداق “برهان ربّ”
با بررسی اقوال مفسران در معنا و مصداق «برهان رب» چند قول در مسئله مشاهده میشود که برخی از آنها اشاره میگردد:
الف. تفسیر تستری، “برهان ربّ” را جلوۀ ربوبیت و نور عصمت و بصیرت میداند. (تستری، ۱۴۲۳ق، ص۸۱) و انصاریان نیز در ترجمۀ خود، بر این مسأله تأکید میکند. (انصاریان، ۱۳۸۳ ش، ج۱، ص۲۳۸)
ب. تستری در احتمال دیگر، “برهان ربّ” را همان جبرئیل میداند که به شکل حضرت یعقوب (عَلَیهِ¬السَّلام) در حالی که انگشتان خود را می¬گزد، ظاهر شده است. (تستری، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۸۱)
ج. صاحب لباب التأویل به نقل از امام صادق (عَلَیهِ¬السَّلام) می¬گوید: مراد از “برهان ربّ”، همان نبوتی است که خداوند آن را در قلب حضرت یوسف، (عَلَیهِ¬السَّلام)، قرار داده است. (خازن، ۱۴۱۵ق، ج٢، ص۵٢٣)
د. همو اتمام حجت خدا بر بنده¬اش در مورد تحریم زنا و عاقبت آن را به عنوان احتمالی دیگر در مورد “برهان ربّ” دانست که در کتاب لباب التأویل مطرح شده است. (خازن، ۱۴۱۵ق، ج٢، ص۵٢٣)
هـ. قمی در تفسیر خود آورد که وقتی همسر عزیز مصر و حضرت یوسف (عَلَیهِ¬السَّلام)، به یکدیگر میل پیدا کردند ناگهان حضرت یوسف (عَلَیهِ¬السَّلام)، حضرت یعقوب (عَلَیهِ¬السَّلام)، در را گوشه اتاق دید که انگشتان خود را می گزد و می فرماید: ای یوسف، تو در آسمان از انبیاء هستی در حالی که اکنون می¬خواهی در زمین جزء زنا کاران شوی. (قمی، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۳۴۲)
این پنج قول از کجا آمدند؟
از دل تحلیل شما از ۱۰ تا ۲۰ مقالهای که مطالعه کردهاید.
وقتی پرسشمبنا بخوانید اقوال را در دل متون دیگر میبینید و میتوانید آنها را براساس سنخیتی که با هم دارند دستهبندی کنید.
رمز اصیلنویسی در خواندن پرسشمبناست.
اگر بدون پرسش بخوانید احتمالا همه چیز و هیچ چیز دستگیرتان نمیشود.
منبع: http://maryamnazari.com (مثالها متناسبسازی شدهاند)
اقوال اصولیون در موضوع له صیغه امر
با بررسی اقوال اصولیون در معنا و موضوع له «صیغه امر» چند قول در مسئله مشاهده میشود که برخی از آنها اشاره میگردد :
الف. مرحوم مظفر، “موضوع له صیغه امر” را طلب انشایی میداند . (اصول مظفر، ۱۴۲۳ق، ص۸۱) و صاحب فصول نیز در کتاب خود ، بر این مسأله تأکید میکند. (فصول ، ۱۳۸۳ ش، ج۱، ص۲۳۸)
ب. آخوند خراسانی ، “موضوع له صیغه امر” را طلب انشایی می داند . (کفایه الاصول، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۸۱)
ج. آخوند خراسانی در احتمالی دیگر آن را انشای طلب به داعی طلب حقیقی می داند. (همان)
د.سبحانی در الموجز موضوع له صیغه امر را انشای بعث می داند. (الموجز، ۱۳۸۷ش، ص۳۵)
نکته : آدرس ها بعضا غیر واقعی است
سلام علیکم
این مطلب، مرتبط با کدام بخش از مقاله شماست؟