.
معاونان پژوهش مدارس علمیه را به حق ایثارگر میتوان نامید، چرا که با ورود به عرصه مدیریت پژوهش، از رسیدن به رتبه پژوهشگری بازمیمانند. آنها وقت خود را میگذارند و از صعود بازمیمانند تا سایر طلاب به قلههای رفیع پژوهش برسند.
معاونان پژوهش به حق، برای طلاب و ارتقاء سطح پژوهش مدارس علمیه زحمات فراوانی میکشند؛ یک سری موانع هم بر سر راهشان وجود دارد، از جمله کمبود بودجه، عدم همراهی مسئول، مدیر، کادر و اساتید، نظام آموزشمحور حوزه و …؛ اما چند عیب بزرگ هم هست در فعالیتهای ایشان دیده میشود.
۱٫ معمول معاونان پژوهش، تعریف صحیحی از
مدیریت پژوهش ندارند.
مدیریت بر اساس مشهورترین تعریفی که از آن ارائه میدهند، عبارت است از: فرایند به
کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی و سازماندهی بسیج منابع وامکانات
هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول
صورت می گیرد.
نکته مهمی که در این تعریف وجود دارد، عبارت «اهداف سازمانی» است که متأسفانه خیلی
از معاونان پژوهش به این امر مهم توجه ندارند.
۲٫ غالب معاونان پژوهش با رسالت مدیریت
پژوهش و اصول فعالیت آن آشنایی ندارند.
معاونان پژوهش دو رسالت اصلی دارند که عبارتاند از: ۱٫ ترویج پژوهش؛ ۲٫ آموزش
پژوهش
و برای انجام این رسالت سه فعالیت باید انجام دهند: ۱٫ تهیه زیرساختهای پژوهش؛ ۲٫
آموزش پژوهش؛ ۳٫ حمایت از محصولات پژوهشی
۳٫ معاونان پژوهش صددرصد ملتزم به بخشنامههای
مرکز و منطقه هستند، بدون اینکه توجه داشته باشند که این دستورالعملها با شرایط بومی
مدرسه آنها سازگاری دارد یا خیر.
بسیاری از بخشنامههایی که از مرکز میآید، به صورت کلی و عمومی است و هنگام
تدوین آن وضعیت عمومی مدارس دیده شده است، در حالی که شاید توانایی طلاب مدرسه
بیشتر یا کمتر از حد عمومی باشد.
۴٫ معاونان پژوهش برای فعالیتهای خود
هدف و برنامه ندارند.
غالب معاونان پژوهش مدارس علمیه، برای ارتقاء سطح پژوهشی مدرسه خود، به یک سری فعالیتهای
کور اقدام میکنند. ایشان بدون اینکه هدفی برای خود تعریف کنند
و برای رسیدن به آن هدف برنامهای داشته باشند، یک سری کارهایی انجام میدهند. و چون
هدف ندارند و برای رسیدن به آن هدف برنامه تعریف نکردهاند، هیچ گاه ارزیابی نمیکنند
که فعالیت ایشان چه مقدار آنها را در رسیدن به هدف یاری رسانده است.