.
گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن به طور عینی و مشهود» است؛ برای نمونه، «لیوان را روی میز میگذارم» یا «کتاب را در قفسه گذاشت». اما گذاشتن مجازاً به معنای «قرارداد کردن، وضع کردن، تأسیس کردن» است و چون مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا میکند، باید به همین صورت، یعنی با حرف «ذ» نوشته شود.
گزاردن، معانی متعددی دارد که همه آنها را میتوان در دو معنی به شرح زیر خلاصه کرد:
۱٫ به معنای «بهجا آوردن» یا «ادا کردن» یا، بر طبق استعمال معاصران، «اجرا کردن» و «انجام دادن». برای نمونه، نمازگزاردن یعنی «ادا کردن نماز».
۲٫ به معنای «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر، یا از بیانی به بیان دیگر، یا به تعبیر این زمان، از نظامی (سیستمی) به نظامی دیگر». بنابر این مرادف است با «ترجمه کردن»، «تعبیر کردن» و «شرح دادن». اصطلاحات گزارشگر، خبرگزار و خبرگزاری که امروزه در معنای خاصی به کار میروند از همین معنا گرفته شدهاند.
منبع: غلط ننویسیم؛ فرهنگ دشواریهای زبان فارسی، ص۳۱۹-۳۲۱٫