.
یکی از معاونان پژوهش مدارس علمیه با من تماس گرفت و از من راهنمایی خواست که چه کند که طلاب به پژوهش علاقه پیدا کنند. این نکته شاید سؤال خیلی از معاونان پژوهش باشد. اما قبل از هر چیزی، لازم است خدمت شما عرض کنم که علاقه، به شناخت وابسته است، یعنی انسان، اگر به چیزی شناخت نداشته باشد، قطعاً به آن چیز علاقه نخواهد داشت.
پس برای علاقه طلاب به پژوهش، باید پژوهش را به آنان شناساند. البته، قبل از شناساندن پژوهش به طلاب، خود معاونان پژوهش مدارس باید پژوهش را بشناسند. وقتی با معاونان پژوهش صحبت میکنم، خیلی از معاونان هم با پژوهش و ماهیت آن آشنایی ندارند.
البته، تعریف پژوهش برای همگان قابل دسترس است و خیلیها آن را حفظ هستند، اما آیا با توجه به تعریف آن، با ماهیت و اقتضائات و لوازم آن نیز آشنا هستند. برای نمونه، دکتر فرامرز قراملکی در کتاب روششناسی مطالعات دینی پژوهش را تعریف پژوهش را اینگونه آغاز میکند: «فرایند پردازش اطلاعات …» همین سه کلمه ماهیت پژوهش را مشخص میکنند. دکتر قراملکی در گفتار اول این کتاب، خیلی خوب این تعریف را توضیح می دهد؛ اما من میخواهم به سه نکته کلیدی که در ابتدای این تعریف آمده اشاره کنم.
پژوهش یک فرایند است. فرایند به مجموعه فعالیتهای به هم پیوسته گفته میشود. پس باید مراحل پژوهش پشت سر هم انجام شود. به عبارت ساده تر، همانگونه که دو شرط از شرایط وضو، ترتیب و موالات بین اجزاء وضو است، در پژوهش نیز این دو شرط وجود دارد
دومین نکته کلیدی این است که پژوهش به اطلاعات نیاز دارد. پس طلبه هنگام انتخاب موضوع باید به این مسئله توجه کند که موضوعی را باید پیشنهاد دهد که یا اطلاعات آن را داشته باشد، یا به اطلاعات آن دسترسی داشته باشد.
اتفاقا بزرگترین مشکلی که بر سر راه طلاب در مقالهنویسی وجود دارد همین است که در ابتدا موضوع را انتخاب میکنند و پس از تصویب موضوع، دنبال مطلب میروند، و چون هیچ آشنایی با موضوع ندارند، نمیدانند که چگونه باید این مقاله را بنویسند. خیلی از طلاب، وقتی با این مشکل مواجه میشوند، تصور میکنند که در پژوهش هیچ استعدادی ندارند، اما مسئله اینجاست که مشکل از استعداد طلبه نیست، بلکه این مشکل، به خاطر عدم آشنایی با موضوع به وجود آمده است. در صورتی که اگر قبل از انتخاب موضوع، درباره آن کمی مطالعه و جستجو میکرد، متوجه میشد که میتواند در این موضوع، مقاله بنویسد یا خیر.
قید سوم در این تعریف «پردازش» است. پردازش یک فعالیت ذهنی است. پس، پژوهش یک فعالیت ذهنی است، نه یک فعالیت قلمی. فعالیت ذهنی بدین معناست که طلبه باید اطلاعاتی که به دست میآورد را در ذهن خود پردازش کند.
همینجا به این نکته اشاره کنم: اینکه برخی نویسندگی را مساوی با پژوهش میدانند یک اشتباه فاحش است. نویسندگی برای پژوهش نیست، بلکه نویسندگی، یکی از لوازم مقالهنویسی است، یعنی در هنگام ارائه پژوهش، نویسندگی به کار میآید.
علاوه بر اینکه، نویسندگی شرط کمال مقالهنویسی است نه شرط لزوم؛ یعنی، کسی که میخواهد پژوهش خود را در قالب مقاله یا پایاننامه یا کتاب ارائه دهد، اگر با مهارت نویسندگی آشنا بود، که چه خوب!!! ولی اگر با نویسندگی آشنایی نداشت، به پژوهش او خللی وارد نمیشود.
اصولاً صنعت ویراستاری همینجا به وجود آمد؛ یعنی اگر پژوهشگری نتوانست پژوهش خود را در قالب صحیح ارائه دهد، ویراستار به او کمک میکند برای تصحیح متن ارائهی او.
پس، پژوهش یک فعالیت ذهنی است، نه قلمی، و اینکه پژوهش را مساوق با مقاله محسوب میکنند به خاطر این است که مقاله، ساختارمندترین، کوتاهترین و ماندگارترین، سهلالانتشارترین قالب ارائه یک پژوهش است.